دوران نامزدی (قسمت اول)
دوران نامزدی (قسمت اول)
سخن عامیانه ای بین مردم هست که می گوید: «یک روز دوران نامزدی، بهتر از یکسال دوران بعد از عروسی است!». ای سخن، هرچندمبالغه آمیز است، اما حقیقت مهمی را بیان می کند و واقعا دوران نامزدی از جهت هایی مهمتر و شیرین تر و پربار تر و لذت بخش تر و سازنده تر از دوران پس از عروسی است و می توان در این دوران، شالوده و پایه های زندگی آینده را بنا نهاد.
منظور ما از «دوران نامزدی»، فاصله بین عقدو عروسی است. یعنی عقد صورت گرفته باشد. و یا اگر برای عقد دائم آمادگی ندارند و می خواهند در فرصتی و مناسبی خاص و با برپایی جشن، عقد کنند، می توانند عقد موقت بخوانند تا زمان عقد دائم فرا رسد. عقد موقت، قانون و شرایط مخصوصی دارد که باید رعایت شود و یکی از شرایط آن این است که: حتما باید با اجازه پدر دختر باشد (همانند عقد دائم).
پس توجه داشته باشید که در اینجا سخنی درباره «نامزدی بدون عقد» مطرح نمی کنیم.
از چند جهت لازم است که بین عقد و عروسی فاصله ای باشد:
1- دختری که چندین سال در یک خانواده زندگی کده و با افراد خانواده -خصوص پدر و مادر- انس شدیدی دارد و جدایی از آنان برایش سخت است، صلاح نیست که ناگهان او را از خانواده اش جدا کنند؛ زیرا از نظر عاطفی به او لطمه وارد می شود. بلکه لازم است برای این جدایی، بتدریج در او آمادگی ایجاد شود.
2- دختر و پسری که تاکنون مسؤولیت زندگی شان به عهده ی پدر و مادر بوده است، آمادگی آن را ندارند که یک مرتبه کل مسؤولیت زندگی را به دوش بگیرند.بلکه فرصتی لازم دارند که خود را برای پذیرش بار مسؤولیت زندگی مشترک آماده کنند.
شیوه ی زندگی پرندگان، در این باره، بسیار زیبا و با حکمت است: مادر، جوجه هایش را دتها برای پرواز و استقلال، تمرین می دهد و آنها را برای اداره ی زندگی خود آماده می کند و تا این آمادگی به وجود نیاید، آنها را از خود دور نمی کند!
3- دختر و پسری که تا چندی قبل با هم بیگانه بوده اند، برایشان سخت است که یک مرتبه و بدون مقدمه، در کنار هم قرار گیرند و با هم زندگی مستقلی را شروع کنند. لازم است مدتی بگذرد تا با هم انس بگیرند و آماده ی زندگی با هم شوند .
4- ممکن است دختر و پسر، بنا به دلایلی- مانند آنچه در فصل چهارم در اداه تصیلات و سربازی بیان شد- آمادگی زندگی مشترک و مستقل را نداشته باشند، اما آمادگی نامزدی را داشته باشند. پس، نامزد می شوند تا هنگامی که آن موانع بر طر ف شد، عروسی کنند.
5- والدین دختر و پسر نیز برای عروسی عزیزانشان، احتیاج به آمادگی دارند. دوران نامزدی، فرصت لازم را برای این آمادگی، در اختیارشان می گذارد.
و...
علاوه بر ضرورتها و فایده هایی که در بحث «ضرورت دوران نامزدی» در بالا بیان شد، و علاوه بر فایده هایی که برای ازدواج در فصل های قبل گذشت، «دوران نامزدی» فایده های مستقلی نیز در بر دارد و دختر و پسر نیز وظایفی را در این دوران به عهده دارند، که بعضی از آنها را بیان می کنیم:
1- افزایش شناخت نسبت به یکدیگر، برای تفاهم بیشتر.
2- اصلاح و تربیت
3- افزایش محبت
بنابراین، دختر و پسر باید کاملا مواظب اعمال خود باشند و از هر عمل پسندیده ای که باعث افزایش محبت می شود، کوتاهی نکنند و از کارهایی که موجب دلسردی و کاهش محبت می شود اجتنبا کنند.
4- ایجاد امید نسبت به زندگی آینده
5- پایه ریزی استقلال زندگی آینده
نامزدها باید برای آینده، طرح و برنامه بریزند، اهداف و دورنماها و افق های زندگی آینده را ترسیم نمایند و راههای وصول به آنها را بررسی کنند.
6- بها دادن به احساسات و عواطف همدیگر
خاطرات دوران نامزدی – معمولا- در آخر عمر در ذهن می ماند و در زندگی آینده تأثیر دارد (چه خاطرات شیرین و چه تلخ).
بنابراین، رفتار نامزدها باید کاملا حساب شده باشد و از اعمالی که به غرور و شخصیت یکدیگر لطمه می زند، اجتناب گردد. بی اعتنایی و سرسنگینی و تکبر در مقابل نامزد، لطمه های سنگینی به عواطف و شخصیت او می زند.
دختر باید سر و سنگین و متکبر باشد، اما در مقابل نامحرمان، نه در برخورد با نامزد شرعی¬اش!
متأسفانه فراوان مشاهده می شود که جوانان از بی اعتنایی و سرسنگینی نامزدشان گله و درد و دل دارند و –مثلا- می گویند: «هدیه ای برای نامزدم گرفتم و با هزار امید و آرزو به دیدارش رفتم، اما او بی اعتنایی و بی احترامی کرد و من را تحویل نگرفت و با دلی شکسته و پرخون از منزلشان بیرون امدم...»
دختران متدین و با عفت بدانند که این کارها، لازمه ی تدین و عفت نیست، بکله حرام است.
معنا ندارد که دختر، در مقابل نامزدش که به او محرم است و در حقیقت شوهر اوست خود را مخفی کند و به او بی اعتنایی نماید! بله ، این را قبول داریم: دختران عفیف و با حیا در اوائل دوران نامزدی حجالت می کشند و نمی توانند با نامزدشان رفتاری خیلی صمیمی و محبت آمیز داشته باشند؛ پسران هم باید رعایت حالت آنان را بکنند؛ اما این حالت و خجالت باید به زودی بر طرف گردد و رابطه شان صمیمی وپر محبت و عاشقانه شود و در حین حال، همراه با احترام متقابل باشد.
7- هدیه دادن
لازم نیست که هدیه، گران قیمت باشد، بلکه لازم است زیبا و مورد علاقه ی طرف باشد و مهمتر آنکه: «ظریفانه داده شود!». هدیه دادن، ظرافت و سلیقه ی خاصی را می طلبد!
ای هم فراموش نشود که: هدیه دادن باید از دو طرف باشد، نه اینکه فقط پسر به دختر هدیه بدهد. البته پسر باید بیشتر بدهد!
8- نامه نگاریهای محبت آمیز
همسرانی را می شناسیم که پس از گذشت سالها از زمان ازدواجشان، هنوز نامه های نامزدی را نگه داشته و مطالعه می کنند و برایشان خاطره انگیز و لذت بخش است!
9- ملاقات های صمیمانه
10- مسافرت های کوتاه
مسافرت، حتی اگر کوتاه هم باشد زمینه ی مناسبی است که در آن جنبه های مثبت و منفی اخلاق انسان به طور ناخداگاه بروز کند و درنتیجه:زمینه ی خوب است برای شناخت بیشتر. و یکی از دلایل اهمیت مسافرت در این دوران این است که هنوز زندگی رسمی شروع نشده است و هر دو طرف، آمادگی و انعطاف زیادی دارند تا در مقابل انتقاد و پیشنهاد سازنده ی هسر خود، به اصلاح خویشتن بپردازند.
سفرهای این دوران، علاوه بر اینکه در شناخت دختر و پسر نسبت به روحیات و اخلاق یکدیگر بسیار مفید و مؤثر است، بسیار هم زیبا، دلپذیر و به یاد ماندی است.
البته واضح است که این مسافرتها، با اجازه ی دختر انجام می گیرد.
11- شرکت مشترک در محفلهای معنوی
12- فراگیری علوم و فنون اداره ی زندگی و همسر داری و مطالعه ی کتابهایی در این باره
لازم است پدران و مادران، فرزندانشان را از دوران کودکی با امور و مسئولیتهای زندگی، آشنا کنند و در آن آمادگی های لازمبرای آینده بوجود آورند.
بعضی از والدین بعنوان «محبت به فرزند»، فرزندانشان را از کار کردن در خانه و آشنایی با اموری که در زندگی آینده به آن احتیاج دارند باز می دارند. در صورتی که این عمل والدین، نه تنها محبت و خدمت به فرزندان نیست، بلکه خسارتهای بزرگی به آنان وارد می کنند؛ زیرا اگر در دوران کودکی و نوجوانی، که سرشت فرزند آمادگی هر نوع تعلیم و تربیت و شکل گیری را دارد، با مسائلی که در زندگی آینده نیازمندند آشنا نشوند و آمادگی های لازم در آنان بوجود نیاید وقتی وارد زندگی اجتماعی شدند و مسئولیت اداره زندگی بر دوششان آمد، خود را می بازند. هنگامیکه درست والدین از سر آنان برداشته شد و با حقایق زندگی و سختیها و مسئولیتها مواجه شدند دچار هراس و افسردگی و ناامیدی می شوند و احساس خود کم بینی و حقارت خواهند کرد.
بسیاری از جوانان، درباره ی مسائل گوناگون، معلومات فراوانی دارند؛ اما درباره ی همسرداری و اداره¬ زندگی آینده شان، هیچ نمی دانند و یا بسیار کم می دانند.
خوشبختانه، امروز مشاهده می شود که : جوانان، برای فراگیری و تعلیم و تعلم علوم و فنون و هنرهای گوناگون –اعم از درسی و غیر درسی – اهتمام و علاقه و جوش و خروش تحسین برانگیزی نشان می دهند؛ بطوریکه به انسان، آینده پربارتر و بهتری را نوید می دهد.
کلاسهاو آموزشگاههای گوناگونی نیز در همه ی سطوح، برقرار است و کتابها و اساتید فراوانی نیز برای همه ی این موارد، مهیا هستند؛ اما – متاسفانه- اهتمام و علاقه ی قابل توجهی در زمینه ی علوم و فنون و هنرهایی مانند: همسرداری (چه شوهر داری و چه زن داری، نامزد داری، خانه داری، اداره ی زندگی، تربیت فرزند، سازگاری و تفاهم بین زن و شوهر، و خلاصه: «ایجاد و اداره ی گلستان» - که هسته ی اصلی تشکیل دهنده ی جامعه است- مشاهده نمی شود. و این بی توجهی و سهل انگاری، لطمه های سهمگینی بر پیکر جامعه می زند، که جبران و علاج آن –در بسیاری از موارد- غییر ممکن است.
در جامعه ی ما (و بسیاری از جولمع دیگر) کم نیستند جوانانی که: مدارک تحصیلی، گواهینامه های فنی وهنری و پایان نامه های علمی و پژوهشی گوناگونی ب دست می آورند؛ اما وقتی نوبت به تشکیل زندگی زناشویی می رسد، حیران و سرگردانند و الفبای علوم و هنرهای پایه ای و زیربنایی زندگی برای «بنا نهادن پایه های کانون زندگی و غرس نهال حیات و باغبانی گلستان زندگی» را نمی دانند! و کمتر یاور و راهنمایی پیدا می شود که دست آنها را بگیرد و از میان این گرداب و مهیب، نجاتشان دهد و به ساحل امنشان برساند! ...
آنگاه این جوانان نا آشنا به شیوه و اسرار انتخاب همسر و هسرداری و اداره ی زندگی، چون در خود احساس نیاز شدیدی به وجود همس می کنند و می بینند: «بلاخره باید ازدواج کنند و تشکیل خانواده بدهند»، بناچار «دل به دریا می زنند» و طبق اصطلاح: «هررچه و هرجور شد، شد» اقدام به ازدواج می کنند... آنگاه نتیجه این کار، همین می شود که شده!: خانواده های آشوبزده، اختلافات و نزاع های زجرکش کننده، فحش گوئیهای رسوا کننده، کتک کاریهای آبرو برنده، اعصابهای فرسوده، روانهای افسرده، دلهای پژمرده، دستگاه گوارشهای علیل و مجروح شده، فسادهای ویران کننده، استعدادهای به هدر رفته، آرزوهای بربادد رفته، امیدهای به یأس مبدل شده، خواسته های سرکوب شده، اهداف ناتمام مانده، تلاشهای شکست خورده، عقده های تلنبار شده رنج دهنده و محرومیتهای حسرتبار، احساسات و عواطف جریحه دار شده، قلبهای منجمد شده و...
و ثمره های بعدی این «خارستان گلستان نما»: بچه های بی ادب، بی تربیت، بد تربیت، عقده ای، بی استعداد، رنجور، ضعیف ، نجف، عقب مانده، ناهنجار و شرور....
خداوندا! مگر دست توانای تو از آستین غیب، به درآید و ما سرگشتگان وادی حیرت و ضلالت را هدایت فرماید.
پس بردختر و پسر لازم است، قبل از ازدواج، خود را به دانشها و فنونئ و آمادگیهای لازم برای اداره ی زندگی آینده، مجهز کنند و در کانونها و کلاسهای این امور (اگر وجود داشته باشد!) شرکت کنند و کتابهایی را در این موضوع، مطالعه نمایند.
دوران نامزدی و فاصله ی بین عقد و عروسی، فرصت بسیار مناسب است برای این هدف و تکمیل آمادگیها.
اکنون چند کتاب را در این موضوع معرفی می کیم.(1)
1- آئین همسر داری، نوشته ی : آیت الله ابراهیم امینی.
این کتاب، از بهترین کتابهایی است که در این موضوع وشته شده است و دارای دو بخشش می باشد، یک بخش درباره ی «زن داری» و بخش دیگر درباره ی «شوهر داری». هر کدام از دختر و پسر و زن و شوهر، آن بخش مخصوص خود را بخوانند و وظایف خود را بداند و عمل کند. البته اشکالی ندارد (بلکه مفید هم هست) که هر کدام از آنان، هر دو بخش را بخوانند، اما نه اینکه دختر و زن، بخش مخصوص مرد را بخواند و پسر و مرد، بخش مخصوص زن را، تا بفهمند چه حقوقی به گردن دیگری دارند!...، بلکه هر کسی باید وظیفه ی خود را انجام دهد.
2-بهشت خانوده(دردوجلد)،نوشته ی:مرحوم دکتر سید جواد مصطفوی
3-ازدواج،مکتب انسان سازی،نوشته ی:شهید دکتر پاکنژاد،این کتاب،سه جلد است دیک مجلد،که جلد دوم آن مربوط به مسائل دوران نامزدی و حجله است.(چند کتاب مفید از ایشان درباره ی ازدواج و همسرداری و مسائل مربوط به زندگی خانوادگی وجود دارد)
4-کتابهای دکتر علی قائمی (چندکتاب خوب از ایشان درباره ی مسائل و مراحل مختلف زندگی خانوادگی وجود دارد)
5-راهنمای زندگی برای زوجهای جوان،نوشته ی:سید هادی مدرسی (چندجلدکتاب خوب ومفید در این موضوع از ایشان وجود دارد که اصل آنها به زبان عربی است و ترجمه های مختلفی شده،با نامهای مختلف. اسم نویسنده و موضوع مورد نظررا که بدانید،یافتن کتابها آسان است)
6-اخلاق در خانواده،نوشته ی: استاد سید علی اکبرحسینی(مجری برنامه ی تلویزیونی اخلاق در خانواده)
7-کتابهای «انجمن اولیاء و مربیان»در موضوع خانواده و ازدواج.
8-پاسخ به مسائل جنسی و زناشوئی،نوشته ی:دکتر هانا استون ودکتر ابراهام استون(این کتاب،اطلاعات و معلومات مفید ولازمی را در اختیار دختر و پسر قرار می دهد،البته چون نویسندگان این کتاب غیر مسلمانند،ممکن است اشکالاتی داشته باشد.)
یکی از برنامه های جالب و مفیدی که می توان در این زمینه داشت این است که:عروس خانم وآقا داماد،کتابی را به عنوان«محور مطالعه»قرار دهند و در این دوران شیرین به مطالعه ی آن بپرازند.
مقاله ای ارزنده در این باره در اینجا مناسب است مقاله یا ارنزد ای را تحت عنوان دوران نامزدی؛ حل مشکل جوئانان» بقلم آقای محمد آل اسحاق، که توسط کانون تحقیقات اسلامی حوزه ی علمیه قم منتشر شده است، با حذف بخشهای کوتاهی از آن، بیاوریم:
«... پیشنهاد ما این است که سنت نامزدی را در فرهنگ جامعه زنده کنیم و ارزشهای انقلابی و علمی آنرا با وسائل تبلیغاتی مدرن تشریح کنیم تا به حد شعور اجتماعی و یک سنت برسد... همان روشی ک در خانواده های اصیل قمی و در بعضی از نواحی مشهد و شال رایج است، گسترش پیدا کند...
اگر هر جوان حق دارد از بوستان زندگی یک گل بچیند، اجازه دهید تا غنچه است و پرپر نشده انتخاب کند. اگر انسان با نان و پنیر حلال سیرشود، شرافت انسانی او را از تجاوز به سفره دیگران باز می دارد.
اگر برای جوا خود یک باغ انگور بخریم و کلیدش در اختیار او باشد، او هرگز برای دزدی از دیوار باغ دیگران بالا نخواهد رفت، تحمل عطش تا کی؟
پیشنهاد این است که عقد شرعی، جاری شود (با تشریفات ساده و غیررسمی) و دو همسر به جز عروسی از روابط عاشقانه استفاده کنند و نیازهای طبیعی خود را از راه مشروع ارضاء نمایند و هر وقت درسشان تمام شد و صاحب کار و درآمد شدند، با تشریفات رسمی جشن عروسی برپا کنند.
اگر پرسیده شود: با چه اطمینان عروسی نخواهد کرد؟
پاسخ می دهیم: اگر عروسی بکنند از جهیزیه خبری نیست و تجربه نشان داده هر دو همسر از سرمایه اصلی پاسداری می کنند.
اما در پاسخ به این سؤال که ممکن است از هم سیر شده جدا شوند و نامزدی را به هم بزنند در این صورت چه باید کرد؟
جواب این است که اولا دوران نامزدی مناسب ترین دوره ای است که در پناه عشق سوزان، دختر و پسر خود را برای زندگی مشترک هماهنگ می کنند و در پناه عشق، تضادها به نور و زیبائی و محبت تبدیل می شود. و بر فرض بسیار بعید اگر توافق نشد، چه بهتر بیش از بچه دار شدن از هم جدا شوند تا هم سرمایه هدر نرفته و هم سرنوشت یک کودک به خطر نیفتاده است، وانگهی در ازدواج های معمولی و هم چند درصد به طلاق و جدایی منتهی می شود، پس باید مردم اصلا ازدواج نکند؟!
1- از دید روانکاوی، محرومیتهای غریزی موجب عقدهی روانی (کمپلکس) می شود و تعادل روحی انسان را بهم می زند و محرومیت جنسی یکی از عمیقترین آنهاست که به عقیده ی بعضی از روانکاوهای افراطی، ریشه ی همه انحرافات اخلاقی و جرائم اجتماعی، عقده محرومیت جنسی است.
پس از اینکه دوره ی محرومیت سپری شد، انسان گرفتار بازتاب آن می شود که به صورت شور چشمی و تعدد ازدواج، بی اعتمادی خانم ها را نسبت به شوهران سبب می شود و زمینه تضادهای خانوادگی می گردد و علاج منحصر آن پیشگیری و ارضاء به موقع نیاز جنسی است.
با این توضیحات برای مبارزه با فساد اخلاقی و جرائم اجتماعی آیا سرمایه گذاری در نیروهای انتظامی و قضائی و مبارزه به وسیله ی کمیته ها و عمل جراحی مناسب است یا ترویج نامزدی و ارضاء مشروع و به موقع نیاز جنسی؟ پس اگر بگوییم نامزدی ضامن تعادل روحی نسل جوا و عامل پیشگیری از انحرافات اخلاقی و جرائم اجتماعی است، خلاف نگفته ایم.
2- غریزه مهر طلبی که در دوران کودکی در آغوش مادر و بوسیله بوسه های او ارضاء می شود، در سن نوجوانی برجسته تر و فشارش بر روان نسل جوان بیشتر می گردد.
دختر و پسر جوان، گم شد ای دارند و تا پیدا نکنند احساس تنهائی و غربت می نماید، آنان دنبال دلی می گردند که سرشار از عشق و محبت باشد، بهتر است بگوئیم دنبال یک پناهگاه روحی می گردند تا در کنارش باشد بهتر است بگوئیم دنبال یک پناهگاه روحی می گردند تا در کنارش احساس آرامش نمایند و خود را برای حل معادلات زندگی و مبارزه با عوامل مرگ آماده کنند، فشار این نیاز کمتر از نیاز جنسی نیست، طرح نامزدی این نیاز را به بهترین شکل اشباع و آرامش روحی نسل جوان را تأمین می کند.
3- خانواده، کانون برخورد دو انسان با دو ارگانیسم متفاوت و دو فرهنگ و با دو دید از زندگی است و اغلب مردم ازدواج می کنند تا به آرزوهای واپس زده خود برسند( آرزوهائی که بوسیله پدر و مادر نرسیده اند.)
طبیعی است چنین محیطی کانون تضادها است و ریشه ی اغلب جدائیها و طلاقها همین تضادها است.
دوره ی نامزدی، مناسبترین دوره است برای حل این تضادها، زیرا در پناه عشق سوزن، تضادها خودبخود به سازگاری تبدیل می شود و زمینه برای یک زندگی شیرین (حیات طیبه) و پایدار فراهم می شود.
اگر اثر منفی تضاد خانوادگی را روی بچه ها حساب کنیم، انصاف خواهیم داد دوره ی نامزدی عامل خوشبختی است.
4- شرافت ذاتی و شخصیت انسانی، عاملی است که انسان را از ارتکاب به کارهای ناشایست باز می دارد. این فشار نیازهای طبیعی ارضاء نشده است که انسان توان تحل آنها را ندارد و شرافت انسانی را زیر پا می گذارد، اگر نیزهای طبیعی نسل جوان و مشکلات آنان مورد توجه قرار بگیرد و به موقع و به صورت مشروع ارضاء شود، زمینه اکثر انحرافات اخلاقی و جرائم اجتماعی از بین می رود و تبلیغات مبتذل غرب، بی خاصیت می شود.
5- افکار پریشان، خطری است که مغز جوانان را تهدید می کند، اگر انقلاب اسلامی نیاز به مغزهی فعال و مخترع و با نشاط دارد، باید از گرفتار شد جوان به افکار عشقی جلوگیری نماید.
شما خود را یک لحظه جای جوانان با تقوا و انقلابی بگذارید، چند سال می توان عطش را تحمل کرد و یا در مقابل عوامل محرک بی اعتنا بود؟ جوانهای لاابالی از راه نامشروع خود را ارضاء می کنند اما کسیکه نمی خواهد گناه کد آیا افکار گمراه کننده او را تنها خواهد گذاشت؟
تجربه روان شناسی ثابت نموده یک ساعت افکار پریشان (مخصوصا افکار عشقی) می تواند تام نیروی مغز را خالی کند، در نتیجه، تمرکز فکر و قدرت و دقت و نشاط و توان ابتکار و اختارع و خلاقیت نابود خواهد شد.
اگر نامزدی علاج همه این دردها باشد آیا پدر و مادرها آنرا محکوم خواهند کرد؟
اگر بهترین راه مبارزه با فرهنگ مبتدپذل غرب و ماهواره، طرح نامزدی باشد آیا مسؤولین متعهد ما نسبت به آن بی اعتنا ئی خواهند کرد؟
مهم این است که تنها شعار، کافی نیست، باید تمام وسائل تبلیغات مدرن، هماهنگی نمایند، چه می شود تلویزیون زندگی دو نامزد را هنگام برخورد اولیه و هنگام انتخاب و هنگام گردش نشان دهد؟
چه می شود مجلس عقد نامزدی (بصورت ساده) نشان داده شود، ساعتی که پدر و مادر دختر و پسر، دست آنها را به هم داده و روحانی برای خوشبختی آنها دعا می کند؟»(2)
پی نوشت:
1- بدیهی است که معرفی این کتابها، به معنای تأیید همه ی مطالب آنها نیست.
2- روزنامه رسالت، شماره ی 2102، تاریخ 1/اردیبهشت 1372، ص4.
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}